Wednesday, December 24, 2008

در محضر شیخ اجل

سعدی: خود کرده بود غارت عشقش حوالی دل
بازم به یک شبیخون بر ملک اندرون زد.



سعید:خود کرده بود غارت عشقش حوالی دل
بی زحمت شبیخون بر جان نشان خود زد.

گر آن لطیف عیار قصد دلم نماید
جان و تمام اجزا باید به صد طبق زد.


پی نوشت:من بی مایه که باشم که کنم عیب به سعدی
شرر نگاه آن یار آتش بر این زبان زد